زناشویی

چرا احساسات منفی و ناراحتی‌ها در روابط، معمولاً سرکوب می‌شوند؟

احساسات منفی بخشی اجتناب‌ناپذیر از زندگی و روابط هستند. با این حال، اغلب اوقات، به جای ابراز آنها، تمایل داریم آنها را سرکوب کنیم. این سرکوب می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد که در این مقاله به بررسی 17 مورد از مهم‌ترین آنها می‌پردازیم. سرکوب احساسات نه تنها به حل مشکلات کمک نمی‌کند، بلکه می‌تواند به مرور زمان باعث ایجاد نارضایتی، خشم انباشته شده و حتی فروپاشی رابطه شود. پس، درک دلایل این سرکوب، گام اول برای ایجاد روابط سالم‌تر و صمیمی‌تر است.

  • ✔️

    ترس از طرد شدن:

    بسیاری از افراد می‌ترسند که ابراز احساسات منفی، باعث شود طرف مقابل آنها را دوست نداشته باشد یا از آنها دور شود.
  • ✔️

    نیاز به حفظ آرامش:

    گاهی اوقات، افراد برای جلوگیری از درگیری و حفظ آرامش ظاهری، احساسات خود را نادیده می‌گیرند.
  • ✔️

    باور به آسیب‌زا بودن احساسات منفی:

    برخی افراد تصور می‌کنند که ابراز احساسات منفی، به طرف مقابل آسیب می‌زند و سعی می‌کنند از این کار خودداری کنند.
  • ✔️

    عدم مهارت در ابراز احساسات:

    بسیاری از افراد نمی‌دانند چگونه احساسات خود را به طور سالم و سازنده بیان کنند و به همین دلیل، ترجیح می‌دهند سکوت کنند.
  • ✔️

    تجربه‌های تلخ گذشته:

    تجربه‌های ناموفق در گذشته، می‌تواند باعث شود که فرد از ابراز احساسات خود بترسد و دوباره متحمل درد نشود.
  • ✔️

    فشار اجتماعی:

    در برخی فرهنگ‌ها، ابراز احساسات منفی، به ویژه برای مردان، امری ناپسند تلقی می‌شود.
  • ✔️

    ترس از قضاوت شدن:

    افراد ممکن است بترسند که اگر احساسات خود را ابراز کنند، مورد قضاوت یا انتقاد قرار بگیرند.
  • ✔️

    عدم اعتماد به طرف مقابل:

    اگر فرد به طرف مقابل خود اعتماد کافی نداشته باشد، احتمالاً تمایلی به ابراز احساسات خود نخواهد داشت.
  • ✔️

    نداشتن فضای امن:

    نبود یک فضای امن و حمایتی در رابطه، می‌تواند مانع از ابراز احساسات شود.
  • ✔️

    باور به ضعف:

    برخی افراد ابراز احساسات منفی را نشانه‌ی ضعف می‌دانند و سعی می‌کنند همیشه قوی و بی‌نقص به نظر برسند.
  • ✔️

    در اولویت قرار دادن نیازهای دیگران:

    گاهی اوقات، افراد به قدری به نیازهای دیگران توجه می‌کنند که نیازهای خود را نادیده می‌گیرند.
  • ✔️

    شرم:

    احساس شرم، به ویژه در مورد برخی از احساسات مانند خشم یا حسادت، می‌تواند مانع از ابراز آنها شود.
  • ✔️

    ترس از دست دادن کنترل:

    برخی افراد می‌ترسند که اگر احساسات خود را ابراز کنند، کنترل خود را از دست بدهند و نتوانند رفتار مناسبی داشته باشند.
  • ✔️

    باورهای غلط در مورد روابط:

    برخی از افراد باور دارند که یک رابطه خوب، نباید هیچ‌گونه احساس منفی‌ای داشته باشد و سعی می‌کنند این احساسات را سرکوب کنند.
  • ✔️

    تاثیر دوران کودکی:

    الگوهای رفتاری آموخته شده در دوران کودکی، می‌تواند بر نحوه ابراز احساسات در بزرگسالی تاثیر بگذارد.
  • ✔️

    ناتوانی در مدیریت تعارض:

    اگر افراد نتوانند به طور سازنده با تعارض‌ها برخورد کنند، ممکن است برای جلوگیری از بروز آنها، احساسات خود را سرکوب کنند.
  • ✔️

    اجتناب از آسیب‌پذیری:

    ابراز احساسات، نیازمند آسیب‌پذیری است و برخی افراد از نشان دادن آسیب‌پذیری خود به دیگران می‌ترسند.

با شناخت دلایل سرکوب احساسات، می‌توانید گام‌های موثری برای ایجاد روابط سالم‌تر و صمیمی‌تر بردارید. این کار نیازمند تمرین، صبر و شجاعت است.

چرا احساسات منفی در روابط سرکوب می‌شوند؟

ترس از قضاوت

یکی از بزرگترین دلایل سرکوب احساسات منفی در روابط، ترس از قضاوت شدن توسط طرف مقابل است.ما نگرانیم که اگر احساسات واقعی خود را بروز دهیم، آنها ما را درک نکنند، برچسب بزنند یا حتی ارتباط خود را با ما قطع کنند.این ترس ریشه در تجربیات گذشته ما دارد، جایی که ممکن است به دلیل ابراز احساساتمان مورد انتقاد، تمسخر یا طرد واقع شده باشیم.به همین دلیل، یاد می‌گیریم که احساسات خود را پنهان کنیم تا از آسیب دیدن جلوگیری کنیم.قضاوت می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از نگاه‌های خیره و جملات کنایه‌آمیز گرفته تا نادیده گرفتن و بی‌اهمیت جلوه دادن احساسات ما.

همه اینها باعث می‌شود که احساس ناامنی کنیم و تمایلمان برای ابراز وجود را سرکوب کنیم.در نتیجه، ما به جای اینکه احساسات واقعی خود را بیان کنیم، نقاب‌هایی بر چهره می‌زنیم و تظاهر می‌کنیم که همه چیز خوب است.این امر می‌تواند منجر به احساس تنهایی، انزوا و نارضایتی در روابط ما شود.برای مقابله با این ترس، باید آگاه باشیم که قضاوت یک مشکل درونی است و نه یک واقعیت بیرونی.ما باید یاد بگیریم که خودمان را بپذیریم و به خودمان اجازه دهیم که احساسات مختلفی را تجربه کنیم.در ضمن، باید در روابط خود فضایی امن و حمایتی ایجاد کنیم که در آن بتوانیم احساسات خود را بدون ترس از قضاوت بیان کنیم.

این امر مستلزم داشتن ارتباطات باز و با صداقت، گوش دادن فعالانه و همدلی است.

بهبود روابط زناشویی

اجتناب از درگیری

دلیل دیگری که باعث سرکوب احساسات منفی می‌شود، اجتناب از درگیری است.بسیاری از افراد از مواجهه با بحث و جدل و ناراحتی ناشی از آن می‌ترسند.پس، ترجیح می‌دهند احساسات خود را پنهان کنند تا از ایجاد مشکل جلوگیری کنند.این رویکرد در کوتاه مدت ممکن است کارآمد به نظر برسد، اما در بلند مدت به روابط آسیب می‌زند.احساسات سرکوب شده مانند یک دیگ زودپز عمل می‌کنند و منفجر می‌شوند.اجتناب از درگیری همچنین باعث می‌شود که مسائل حل نشده باقی بمانند و به تدریج بر روابط سایه افکنند.این مسائل می‌توانند کوچک و ظاهراً بی‌اهمیت باشند، اما با گذشت زمان، روی هم انباشته می‌شوند و منجر به نارضایتی و خشم می‌شوند.

برای غلبه بر این مشکل، باید یاد بگیریم چگونه به طور سازنده با درگیری‌ها روبرو شویم.این امر مستلزم داشتن مهارت‌های ارتباطی مؤثر، مانند گوش دادن فعالانه، بیان احساسات به طور واضح و محترمانه، و تلاش برای یافتن راه حل‌های برد-برد است.در ضمن، باید به یاد داشته باشیم که درگیری لزوماً یک چیز بد نیست.در واقع، درگیری می‌تواند فرصتی برای رشد و بهبود روابط باشد، به شرطی که به درستی مدیریت شود.با ابراز احساسات خود به طور با صداقت و محترمانه، می‌توانیم مسائل را حل کنیم، سوء تفاهم‌ها را از بین ببریم و روابط خود را تقویت کنیم.

حفظ تصویر مثبت

تمایل به حفظ تصویر مثبت از خود و روابط، یکی دیگر از دلایل مهم سرکوب احساسات منفی است.ما دوست داریم دیگران ما را به عنوان افرادی شاد، مثبت و موفق ببینند.پس، از نشان دادن احساسات منفی خود اجتناب می‌کنیم.رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران این تمایل ریشه در نیاز ما به پذیرش و تایید اجتماعی دارد.ما می‌خواهیم مورد پسند دیگران قرار بگیریم و از طرد شدن و انزوا جلوگیری کنیم.در نتیجه، ما یاد می‌گیریم که احساسات منفی خود را پنهان کنیم و تظاهر کنیم که همه چیز خوب است.این امر می‌تواند منجر به احساس نارضایتی و ناخشنودی درونی شود.

برای مقابله با این مشکل، باید آگاه باشیم که احساسات منفی بخشی طبیعی از زندگی هستند.

همه ما گاهی اوقات احساس غم، خشم، ترس یا ناامیدی می‌کنیم.در ضمن، باید به یاد داشته باشیم که کمال‌گرایی یک هدف غیرواقعی است.هیچ کس کامل نیست و هیچ رابطه‌ای بی‌نقص نیست.به جای تلاش برای حفظ یک تصویر مثبت غیرواقعی، باید سعی کنیم که خودمان را بپذیریم و به خودمان اجازه دهیم که احساسات مختلفی را تجربه کنیم.این امر به ما کمک می‌کند تا روابط سالم‌تر و صمیمی‌تری داشته باشیم.

عدم اعتماد به طرف مقابل

اگر به طرف مقابل خود اعتماد کافی نداشته باشیم، به احتمال زیاد احساسات منفی خود را از او پنهان خواهیم کرد.اعتماد اساس هر رابطه سالمی است.بدون اعتماد، احساس ناامنی و آسیب‌پذیری می‌کنیم و از ابراز احساسات واقعی خود می‌ترسیم.عدم اعتماد می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد.ممکن است در گذشته توسط طرف مقابل آسیب دیده باشیم، یا ممکن است به طور کلی در برقراری روابط صمیمی با دیگران مشکل داشته باشیم.در هر صورت، عدم اعتماد باعث می‌شود که از خودمان محافظت کنیم و از به اشتراک گذاشتن احساسات آسیب‌پذیر خود با طرف مقابل اجتناب کنیم.

برای ایجاد اعتماد در روابط، باید صادق و شفاف باشیم، به وعده‌های خود عمل کنیم، و به احساسات طرف مقابل احترام بگذاریم.در ضمن، باید به طرف مقابل فرصت دهیم تا اعتماد خود را به ما ثابت کند.این امر مستلزم صبر و شکیبایی است.اگر احساس می‌کنیم که اعتماد در روابط ما وجود ندارد، ممکن است نیاز باشد که با یک مشاور یا درمانگر صحبت کنیم.آنها می‌توانند به ما کمک کنند تا مسائل ریشه‌ای را شناسایی کنیم و راه‌هایی برای ایجاد اعتماد در روابط خود پیدا کنیم.بدون اعتماد، ابراز احساسات واقعی غیرممکن است.

پس، ایجاد اعتماد یک قدم ضروری برای داشتن روابط سالم و صمیمی است.

نداشتن مهارت‌های ارتباطی

یکی دیگر از دلایل سرکوب احساسات منفی، نداشتن مهارت‌های ارتباطی کافی است.بسیاری از افراد نمی‌دانند چگونه احساسات خود را به طور سازنده و محترمانه بیان کنند.آنها ممکن است از لحن نامناسب استفاده کنند، سرزنش کنند، یا به طور کلی نتوانند منظور خود را به درستی منتقل کنند.این کمبود مهارت‌های ارتباطی می‌تواند منجر به سوء تفاهم، درگیری و آسیب دیدن روابط شود.به همین دلیل، بسیاری از افراد ترجیح می‌دهند که احساسات خود را پنهان کنند تا از ایجاد مشکل جلوگیری کنند.برای بهبود مهارت‌های ارتباطی، باید یاد بگیریم چگونه به طور فعال گوش دهیم، همدلی کنیم، و احساسات خود را به طور واضح و محترمانه بیان کنیم.

مهارت‌های رابطه زناشویی در ضمن، باید از لحن سرزنش‌آمیز و انتقادی اجتناب کنیم و به جای آن، سعی کنیم احساسات خود را بدون مقصر دانستن طرف مقابل بیان کنیم.مثلا به جای اینکه بگوییم “تو همیشه من را ناراحت می‌کنی”، می‌توانیم بگوییم “من احساس ناراحتی می‌کنم وقتی که...“.با تمرین و تکرار، می‌توانیم مهارت‌های ارتباطی خود را بهبود بخشیم و به طور موثرتری با دیگران ارتباط برقرار کنیم.این امر به ما کمک می‌کند تا روابط سالم‌تر و صمیمی‌تری داشته باشیم و از سرکوب احساسات خود جلوگیری کنیم.

ترس از آسیب رساندن به طرف مقابل

گاهی اوقات، ما احساسات منفی خود را سرکوب می‌کنیم زیرا می‌ترسیم که به طرف مقابل آسیب برسانیم.ما نمی‌خواهیم آنها را ناراحت کنیم، عصبانی کنیم، یا احساس گناه به آنها بدهیم.این ترس می‌تواند به ویژه در روابط نزدیک و صمیمی قوی باشد.ما نمی‌خواهیم به کسی که دوستش داریم آسیب برسانیم، حتی اگر این به معنای نادیده گرفتن احساسات خودمان باشد.اما سرکوب احساسات در بلندمدت به روابط آسیب می‌رساند.احساسات سرکوب شده مانند یک سم عمل می‌کنند و به تدریج روابط را فرسوده می‌کنند.در ضمن، سرکوب احساسات باعث می‌شود که طرف مقابل از احساسات واقعی ما بی‌خبر بماند.

این امر می‌تواند منجر به سوء تفاهم و برداشت‌های نادرست شود و صمیمیت و اعتماد را در روابط کاهش دهد.برای مقابله با این ترس، باید به یاد داشته باشیم که ابراز احساسات منفی همیشه به معنای آسیب رساندن به طرف مقابل نیست.در واقع، بیان احساسات به طور با صداقت و محترمانه می‌تواند به بهبود روابط کمک کند.در ضمن، باید به یاد داشته باشیم که طرف مقابل نیز مسئولیت دارد تا با احساسات ما به طور بالغانه برخورد کند.ما نباید خودمان را مسئول احساسات آنها بدانیم.با ابراز احساسات خود به طور با صداقت و محترمانه، می‌توانیم مسائل را حل کنیم، سوء تفاهم‌ها را از بین ببریم و روابط خود را تقویت کنیم.

باورهای غلط در مورد احساسات

بسیاری از ما باورهای غلطی در مورد احساسات داریم که باعث می‌شود آنها را سرکوب کنیم.مثلا برخی از افراد بر این باورند که احساسات منفی نشانه ضعف هستند، یا اینکه باید همیشه شاد و مثبت باشیم.این باورهای غلط ریشه در تجربیات گذشته ما و همچنین در فرهنگ و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم دارند.آنها می‌توانند باعث شوند که از احساسات خود خجالت بکشیم و آنها را پنهان کنیم.برای تغییر این باورهای غلط، باید آگاه باشیم که احساسات بخشی طبیعی و ضروری از زندگی هستند.همه ما گاهی اوقات احساسات مختلفی را تجربه می‌کنیم، و این هیچ اشکالی ندارد.

در ضمن، باید به یاد داشته باشیم که احساسات نه خوب هستند و نه بد.آنها فقط اطلاعاتی را در مورد وضعیت درونی ما ارائه می‌دهند.با پذیرش احساسات خود و درک نقش آنها، می‌توانیم از سرکوب آنها جلوگیری کنیم و به جای آن، از آنها به عنوان یک منبع اطلاعاتی ارزشمند استفاده کنیم.مثلا اگر احساس خشم می‌کنیم، می‌توانیم از این احساس برای شناسایی نیازهای برآورده نشده خود استفاده کنیم و برای رفع آنها اقدام کنیم.با تغییر باورهای غلط خود در مورد احساسات، می‌توانیم روابط سالم‌تر و صمیمی‌تری داشته باشیم و به طور کلی زندگی شادتری را تجربه کنیم.

فشار اجتماعی و فرهنگی

فشار اجتماعی و فرهنگی نقش مهمی در سرکوب احساسات منفی در روابط ایفا می‌کند.جامعه و فرهنگ ما اغلب به ما یاد می‌دهند که چگونه باید رفتار کنیم، چه احساساتی را باید نشان دهیم، و چه احساساتی را باید پنهان کنیم.مثلا در بسیاری از فرهنگ‌ها، ابراز خشم در ملاء عام نامناسب تلقی می‌شود.در نتیجه، افراد یاد می‌گیرند که خشم خود را سرکوب کنند و آن را به صورت غیرمستقیم یا منفعلانه پرخاشگرانه بیان کنند.فشار اجتماعی و فرهنگی می‌تواند به ویژه برای زنان قوی باشد.زنان اغلب تشویق می‌شوند تا مهربان، همدل و مراقب دیگران باشند.

ابراز خشم یا نارضایتی می‌تواند با این انتظارات در تضاد باشد.ازدواج - رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت، علاقه - روانشناسی مهارت های ارتباطی دختران و پسران برای مقابله با این فشار، باید آگاه باشیم که انتظارات اجتماعی و فرهنگی اغلب غیرواقعی و محدود کننده هستند.ما نباید اجازه دهیم که این انتظارات ما را از ابراز احساسات واقعی خود بازدارند.در ضمن، باید سعی کنیم که در روابط خود فضایی امن و حمایتی ایجاد کنیم که در آن بتوانیم احساسات خود را بدون ترس از قضاوت یا طرد شدن بیان کنیم.با شکستن این تابوها و ایجاد فضایی باز و با صداقت، می‌توانیم روابط سالم‌تر و صمیمی‌تری داشته باشیم و از سرکوب احساسات خود جلوگیری کنیم.

باید به یاد داشته باشیم که ما مسئول احساسات خود هستیم و حق داریم آنها را به طور سالم و سازنده ابراز کنیم.

تجارب آسیب‌زا گذشته

تجارب آسیب‌زا گذشته می‌توانند تأثیر عمیقی بر نحوه ابراز احساسات ما در روابط داشته باشند.افرادی که تجارب آسیب‌زایی مانند سوء استفاده، بی‌توجهی، یا از دست دادن عزیزان را تجربه کرده‌اند، ممکن است در ابراز احساسات خود مشکل داشته باشند.این افراد ممکن است به دلیل ترس از تکرار آسیب، یا به دلیل احساس گناه و شرم، احساسات خود را سرکوب کنند.تجارب آسیب‌زا گذشته می‌توانند منجر به ایجاد الگوهای ناسالم در روابط شوند.مثلا فردی که در دوران کودکی مورد سوء استفاده قرار گرفته است، ممکن است در بزرگسالی جذب روابطی شود که در آن مورد سوء استفاده قرار می‌گیرد.

برای بهبود این الگوها، باید به دنبال درمان و مشاوره حرفه‌ای باشیم.یک درمانگر می‌تواند به ما کمک کند تا تجارب آسیب‌زا گذشته خود را پردازش کنیم و راه‌های سالم‌تری برای ابراز احساسات خود یاد بگیریم.درمان می‌تواند به ما کمک کند تا الگوهای ناسالم را شناسایی کنیم، اعتماد به نفس خود را افزایش دهیم، و مهارت‌های ارتباطی خود را بهبود بخشیم.در ضمن، باید با خودمان مهربان باشیم و به خودمان اجازه دهیم که زمان لازم برای بهبودی را داشته باشیم.بهبودی از تجارب آسیب‌زا یک فرآیند طولانی و دشوار است، اما امکان‌پذیر است.

با کمک و حمایت مناسب، می‌توانیم روابط سالم‌تر و صمیمی‌تری داشته باشیم و از سرکوب احساسات خود جلوگیری کنیم.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا