چرا در برخی روابط عاشقانه، یکی از طرفین دچار اضطراب میشود؟
روابط عاشقانه، با تمام شیرینی و لذتی که دارند، میتوانند منبع استرس و اضطراب برای برخی افراد باشند. این اضطراب، که اغلب با نام “اضطراب دلبستگی” شناخته میشود، میتواند کیفیت رابطه را به شدت تحت تاثیر قرار دهد و باعث نارضایتی و حتی جدایی شود. اما چه عواملی باعث ایجاد این اضطراب در روابط میشود؟
در این مقاله، به بررسی 17 نکته کلیدی میپردازیم که میتوانند در ایجاد اضطراب در روابط عاشقانه نقش داشته باشند:
- ✔️
تجربیات دوران کودکی:
روابط ناامن با والدین یا مراقبان در دوران کودکی، میتواند الگوهای دلبستگی ناایمن را در فرد شکل دهد. - ✔️
ترس از طرد شدن:
این ترس، که ریشه در تجربیات گذشته دارد، باعث میشود فرد دائماً نگران از دست دادن پارتنر خود باشد. - ✔️
عدم اعتماد به نفس:
پایین بودن اعتماد به نفس و احساس بیارزشی، فرد را مستعد اضطراب در رابطه میکند. - ✔️
مقایسه خود با دیگران:
مقایسه مداوم رابطه خود با روابط دیگران، میتواند احساس ناامنی و اضطراب را تشدید کند. - ✔️
انتظارات غیرواقعی:
داشتن انتظارات غیرمنطقی از رابطه و پارتنر، منجر به ناامیدی و اضطراب میشود. - ✔️
ترس از صمیمیت:
برخی افراد ناخودآگاه از صمیمیت عاطفی میترسند و این ترس، اضطراب را در رابطه به وجود میآورد. - ✔️
نداشتن مرزهای سالم:
عدم توانایی در تعیین مرزهای شخصی و احترام به مرزهای پارتنر، باعث ایجاد تنش و اضطراب میشود. - ✔️
سبک ارتباطی نامناسب:
بهرهگیری از روشهای ارتباطی غیرموثر مانند پرخاشگری، سکوت یا انتقاد، اضطراب را افزایش میدهد. - ✔️
سابقه روابط ناموفق:
تجربیات تلخ در روابط گذشته، میتواند ترس و اضطراب را در رابطه جدید به همراه داشته باشد. - ✔️
نگرانی از کنترل:
تلاش برای کنترل پارتنر یا کنترل شدن توسط او، باعث ایجاد احساس ناامنی و اضطراب میشود. - ✔️
وابستگی بیش از حد:
وابستگی شدید به پارتنر و احساس ناتوانی در زندگی بدون او، اضطراب را افزایش میدهد. - ✔️
عدم بیان نیازها:
ناتوانی در بیان نیازهای خود و توقع داشتن که پارتنر بدون کلام آنها را درک کند، منجر به سرخوردگی و اضطراب میشود. - ✔️
بیماریهای روانی زمینهای:
وجود اختلالات روانی مانند اضطراب فراگیر یا افسردگی، میتواند اضطراب در رابطه را تشدید کند. - ✔️
کمبود حمایت اجتماعی:
نداشتن حمایت کافی از طرف خانواده و دوستان، باعث میشود فرد به پارتنر خود بیش از حد وابسته شود و در نتیجه، اضطراب بیشتری را تجربه کند. - ✔️
فقدان فعالیتهای فردی:
غرق شدن در رابطه و فراموش کردن علایق و فعالیتهای شخصی، باعث احساس خلاء و اضطراب میشود.
درک این عوامل، اولین قدم برای مدیریت اضطراب در روابط عاشقانه است. با شناسایی ریشههای این اضطراب، میتوان به دنبال راهکارهایی برای کاهش آن و بهبود کیفیت رابطه بود.
1. ناامنیهای دوران کودکی:
تجربیات دوران کودکی، مخصوصا روابط با والدین یا مراقبان اصلی، نقش مهمی در شکلگیری الگوهای دلبستگی ما دارند.اگر فردی در کودکی احساس ناامنی، طرد شدن یا عدم حمایت کافی را تجربه کرده باشد، احتمال بیشتری دارد که در روابط عاشقانه بزرگسالی دچار اضطراب شود.این ناامنیها میتوانند به ترس از رها شدن، نیاز مبرم به تایید و اطمینانبخشی دائمی و یا مشکل در اعتماد کردن به شریک عاطفی منجر شوند.فرد ممکن است ناخودآگاه به دنبال تکرار الگوهای آشنای دوران کودکی باشد، حتی اگر این الگوها مخرب و آسیبزا باشند.مثلا فردی که در کودکی احساس کرده نادیده گرفته میشود، ممکن است در بزرگسالی به طور مداوم در تلاش باشد تا توجه و تایید شریک عاطفی خود را جلب کند و در صورت عدم دریافت آن، دچار اضطراب شود.
این اضطراب میتواند به صورت وسواسگونه ظاهر شود و فرد به طور مداوم به دنبال نشانههایی از طرد شدن یا دوست داشته نشدن در رفتار شریک عاطفی خود باشد.
شناخت این الگوهای ناخودآگاه و تلاش برای تغییر آنها، گامی مهم در کاهش اضطراب در روابط عاطفی است.مشاوره و رواندرمانی میتواند در این زمینه بسیار کمک کننده باشد.
2. سبک دلبستگی مضطرب:
سبک دلبستگی مضطرب، یکی از انواع سبکهای دلبستگی ناایمن است که با ترس از رها شدن، نیاز شدید به تایید و اطمینانبخشی و احساس ناامنی در روابط مشخص میشود.افراد دارای سبک دلبستگی مضطرب، اغلب نگران این هستند که شریک عاطفیشان آنها را دوست نداشته باشد یا ترکشان کند.این افراد ممکن است به طور مداوم به دنبال نشانههایی از تعهد و علاقه در رفتار شریک عاطفی خود باشند و در صورت عدم دریافت آنها، دچار اضطراب شوند.آنها همچنین ممکن است بیش از حد وابسته به شریک عاطفی خود باشند و ترس از تنهایی را تجربه کنند.
سبک دلبستگی مضطرب معمولاً ریشه در تجربیات دوران کودکی دارد، اما میتواند در روابط عاطفی بعدی نیز شکل بگیرد یا تشدید شود.
شناخت سبک دلبستگی خود و شریک عاطفی، میتواند به درک بهتر الگوهای رفتاری و احساسی در رابطه و یافتن راهکارهایی برای کاهش اضطراب کمک کند.تکنیکهای خودآگاهی و تنظیم هیجانی نیز میتوانند در مدیریت اضطراب ناشی از سبک دلبستگی مضطرب مفید باشند.
3. اعتماد به نفس پایین:
اعتماد به نفس پایین میتواند منجر به احساس ناامنی در روابط عاطفی شود.فردی که اعتماد به نفس پایینی دارد، ممکن است خود را لایق عشق و توجه نبیند و نگران باشد که شریک عاطفیاش متوجه نقصهای او شود و او را ترک کند.این افراد ممکن است به طور مداوم به دنبال تایید و اطمینانبخشی از طرف شریک عاطفی خود باشند و در صورت عدم دریافت آن، دچار اضطراب شوند.آنها همچنین ممکن است در مقایسه خود با دیگران، احساس کمبود کنند و فکر کنند که به اندازه کافی خوب نیستند.افزایش اعتماد به نفس از طریق خودشناسی، پذیرش خود و تمرکز بر نقاط قوت، میتواند به کاهش اضطراب در روابط عاطفی کمک کند.
در ضمن، تمرین خوددوستی و مهربانی با خود، میتواند به کاهش انتقاد از خود و افزایش احساس ارزشمندی کمک کند.
تراپی شناختی-رفتاری (CBT) میتواند در شناسایی و تغییر الگوهای فکری منفی مرتبط با اعتماد به نفس پایین موثر باشد.
4. تجربیات آسیبزای گذشته:
تجربیاتی مانند خیانت، طرد شدن، سوء استفاده عاطفی یا فیزیکی در روابط قبلی، میتوانند تاثیر عمیقی بر اعتماد و امنیت فرد در روابط عاطفی بعدی بگذارند.فرد ممکن است به دلیل ترس از تکرار این تجربیات، به طور مداوم احساس ناامنی و اضطراب کند.این افراد ممکن است در اعتماد کردن به دیگران مشکل داشته باشند و به طور مداوم به دنبال نشانههایی از خطر در رفتار شریک عاطفی خود باشند.پردازش این تجربیات آسیبزا از طریق رواندرمانی، مخصوصا درمانهای متمرکز بر تروما، میتواند به فرد کمک کند تا از اثرات منفی آنها رها شود و روابط سالمتری را تجربه کند.
در ضمن، ایجاد مرزهای سالم در روابط و یادگیری نحوه ابراز نیازها و خواستهها، میتواند به افزایش احساس امنیت و کنترل در رابطه کمک کند.باید به خودتان اجازه دهید احساسات خود را تجربه کنید و از دریافت کمک حرفهای دریغ نکنید.اگر شریک عاطفی شما از صحبت کردن در مورد آینده رابطه اجتناب میکند یا رفتارهای متناقضی نشان میدهد، ممکن است نیاز باشد در مورد ادامهی رابطه تجدید نظر کنید.تمرکز بر جنبههای مثبت رابطه و قدردانی از آنها، میتواند به کاهش اضطراب و افزایش رضایت از رابطه کمک کند.
6. سبک ارتباطی ناسالم:
سبک ارتباطی ناسالم، مانند اجتناب از گفتگو، پرخاشگری، انتقاد مداوم یا بیاعتنایی، میتواند منجر به ایجاد تنش و اضطراب در رابطه شود. یادگیری مهارتهای ارتباطی موثر، مانند گوش دادن فعال، ابراز احساسات به صورت سازنده و حل تعارضات به طور مسالمتآمیز، میتواند به بهبود کیفیت رابطه و کاهش اضطراب کمک کند. در ضمن، تعیین مرزهای سالم در ارتباط و احترام به دیدگاههای یکدیگر، میتواند از بروز سوء تفاهمها و تنشها جلوگیری کند. تمرین همدلی و تلاش برای درک دیدگاه شریک عاطفی خود، میتواند به بهبود ارتباط و کاهش تنش کمک کند. 
7. انتظارات غیرواقعی:
داشتن انتظارات غیرواقعی از رابطه یا شریک عاطفی، میتواند منجر به ناامیدی و اضطراب شود. هیچ کس کامل نیست و هیچ رابطهای بدون چالش نیست. واقعبینانه بودن در مورد رابطه و پذیرش نقصهای شریک عاطفی، میتواند به کاهش اضطراب و افزایش رضایت از رابطه کمک کند. تلاش برای داشتن یک رابطه “بینقص” غیرواقعی و مخرب است. به جای آن، بر ایجاد یک رابطه سالم و پایدار تمرکز کنید.
8. ترس از صمیمیت:
ترس از صمیمیت، به معنای دشواری در برقراری ارتباط عاطفی عمیق و آسیبپذیری در رابطه است. فردی که از صمیمیت میترسد، ممکن است از نزدیک شدن به دیگران اجتناب کند یا در حفظ روابط عاطفی پایدار مشکل داشته باشد. این ترس میتواند ناشی از تجربیات آسیبزای گذشته، سبک دلبستگی ناایمن یا ترس از طرد شدن باشد. یادگیری نحوه ایجاد مرزهای سالم و ابراز احساسات به صورت امن، میتواند به کاهش ترس از صمیمیت و ایجاد روابط عاطفی عمیقتر کمک کند. قدمهای کوچک بردارید و به خودتان اجازه دهید به تدریج به دیگران نزدیکتر شوید.
9. سابقه خانوادگی اضطراب:
وراثت و ژنتیک میتوانند نقش مهمی در استعداد فرد به اضطراب ایفا کنند. اگر فردی سابقه خانوادگی اضطراب داشته باشد، احتمال بیشتری دارد که خود نیز در روابط عاطفی دچار اضطراب شود. آگاهی از این موضوع میتواند به فرد کمک کند تا اقدامات پیشگیرانهای را برای مدیریت اضطراب خود انجام دهد. مشاوره و رواندرمانی، مخصوصا درمانهای شناختی-رفتاری، میتوانند در کنترل اضطراب و بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به اضطراب ارثی موثر باشند. در ضمن، رعایت سبک زندگی سالم، مانند خواب کافی، تغذیه مناسب و ورزش منظم، میتواند به کاهش اضطراب کمک کند. باید به خودتان یادآوری کنید که اضطراب یک اختلال قابل درمان است و نباید از درخواست کمک خجالت بکشید. حمایت خانواده و دوستان نیز میتواند در مدیریت اضطراب بسیار کمک کننده باشد.
10. استرسهای زندگی:
استرسهای زندگی، مانند مشکلات مالی، شغلی، خانوادگی یا تحصیلی، میتوانند باعث افزایش اضطراب در روابط عاطفی شوند. فردی که با استرس زیادی روبرو است، ممکن است به دلیل خستگی و فرسودگی، نتواند به درستی به نیازهای عاطفی شریک خود پاسخ دهد. مدیریت استرس از طریق تکنیکهایی مانند مدیتیشن، یوگا، تنفس عمیق و ورزش منظم، میتواند به کاهش اضطراب و بهبود کیفیت رابطه کمک کند. در ضمن، باید با شریک عاطفی خود در مورد استرسهای خود صحبت کنید و از او حمایت بخواهید. اگر استرسهای شما به طور مداوم بر رابطه شما تأثیر میگذارند، ممکن است نیاز باشد به دنبال کمک حرفهای باشید. باید به خودتان یادآوری کنید که همه افراد در زندگی خود با استرس روبرو میشوند و مهم این است که چگونه با آن مقابله میکنید.
11. عدم استقلال فردی:
وابستگی بیش از حد به شریک عاطفی و عدم داشتن استقلال فردی، میتواند منجر به اضطراب شود. فردی که به طور کامل به شریک خود وابسته است، ممکن است از رها شدن یا از دست دادن او بترسد و به طور مداوم نگران باشد که شریکش او را ترک کند. داشتن علایق، دوستان و اهداف شخصی خارج از رابطه، میتواند به افزایش استقلال فردی و کاهش اضطراب کمک کند. در ضمن، باید به خودتان یادآوری کنید که شما یک فرد مستقل و ارزشمند هستید و بدون شریک عاطفی خود نیز میتوانید خوشحال و موفق باشید. اگر در جدایی از شریک خود مشکل دارید یا احساس میکنید که به طور کامل به او وابسته هستید، ممکن است نیاز باشد به دنبال کمک حرفهای باشید.
12. مقایسه با روابط دیگران:
تمرکز بر جنبههای مثبت رابطه خود و قدردانی از آنها، میتواند به کاهش اضطراب و افزایش رضایت از رابطه کمک کند. در ضمن، باید به خودتان یادآوری کنید که هر رابطهای منحصر به فرد است و نباید سعی کنید رابطه خود را با استانداردهای غیرواقعی مقایسه کنید. به جای مقایسه با دیگران، بر روی بهبود رابطه خود با شریک عاطفی خود تمرکز کنید و تلاش کنید تا یک رابطه سالمتر و پایدارتر ایجاد کنید. محدود کردن بهرهگیری از شبکههای اجتماعی، میتواند به کاهش مقایسه با دیگران و افزایش تمرکز بر روی زندگی خود کمک کند.
13. سوء مصرف مواد:
سوء مصرف مواد، مانند الکل یا مواد مخدر، میتواند منجر به افزایش اضطراب در روابط عاطفی شود. مواد مخدر میتوانند باعث تغییرات خلقی، رفتارهای غیرقابل پیشبینی و مشکلات ارتباطی شوند که همگی میتوانند به اضطراب و ناامنی در رابطه دامن بزنند. اگر شما یا شریک عاطفیتان با سوء مصرف مواد مشکل دارید، باید به دنبال کمک حرفهای باشید. درمان سوء مصرف مواد، میتواند به بهبود سلامت روان و جسم شما کمک کند و به شما این امکان را بدهد که یک رابطه سالمتر و پایدارتر ایجاد کنید. حمایت خانواده و دوستان نیز میتواند در ترک اعتیاد بسیار کمک کننده باشد. باید به خودتان یادآوری کنید که شما لایق یک زندگی سالم و بدون اعتیاد هستید. اگر شریک عاطفی شما حاضر به دریافت کمک نیست، ممکن است نیاز باشد در مورد ادامهی رابطه تجدید نظر کنید.
14. بیماریهای جسمی یا روانی زمینهای:
برخی از بیماریهای جسمی یا روانی، مانند اختلالات اضطرابی، افسردگی، اختلال وسواس فکری-عملی یا مشکلات هورمونی، میتوانند باعث افزایش اضطراب در روابط عاطفی شوند.این بیماریها میتوانند بر خلق و خو، رفتار و توانایی فرد در برقراری ارتباط سالم تأثیر بگذارند.اگر شما یا شریک عاطفیتان به یک بیماری جسمی یا روانی زمینهای مبتلا هستید، باید با یک متخصص مشورت کنید و درمان مناسب را دریافت کنید.مدیریت این بیماریها، میتواند به بهبود کیفیت زندگی شما و کاهش اضطراب در روابط عاطفی کمک کند.در ضمن، باید با شریک عاطفی خود در مورد بیماری خود صحبت کنید و از او حمایت بخواهید.
باید به خودتان یادآوری کنید که بیماری شما شما را تعریف نمیکند و شما هنوز هم لایق یک رابطه شاد و رضایتبخش هستید.
اگر شریک عاطفی شما از حمایت از شما در این زمینه امتناع میکند، ممکن است نیاز باشد در مورد ادامهی رابطه تجدید نظر کنید.
15. عدم تطابق ارزشها و اهداف:
عدم تطابق ارزشها و اهداف بلندمدت، میتواند منجر به ایجاد تنش و اضطراب در رابطه شود. اگر شما و شریک عاطفیتان دیدگاههای متفاوتی در مورد مسائل مهم زندگی، مانند ازدواج، فرزندآوری، کار، پول یا مذهب داشته باشید، ممکن است در بلندمدت دچار مشکل شوید.
اگر اختلاف نظرهای شما بسیار اساسی و غیرقابل حل است، ممکن است نیاز باشد در مورد ادامهی رابطه تجدید نظر کنید. باید به خودتان یادآوری کنید که شما سزاوار یک رابطه هستید که در آن احساس همخوانی و تطابق داشته باشید.
16. تغییرات بزرگ در زندگی:
در ضمن، باید به خودتان و شریک عاطفیتان زمان بدهید تا با این تغییرات سازگار شوید. باید به خودتان یادآوری کنید که شما و شریک عاطفیتان در این شرایط با هم هستید و میتوانید با کمک یکدیگر از این دوران سخت عبور کنید.
17. نادیده گرفتن نیازهای خود:
نادیده گرفتن نیازهای خود برای راضی نگه داشتن شریک عاطفی، میتواند منجر به فرسودگی، نارضایتی و اضطراب شود. اگر شما به طور مداوم نیازهای خود را سرکوب کنید و فقط به دنبال برآورده کردن نیازهای شریک عاطفی خود باشید، ممکن است احساس کنید که در رابطه نادیده گرفته میشوید و ارزشی ندارید. باید به نیازهای خود توجه کنید و برای برآورده کردن آنها تلاش کنید. در ضمن، باید با شریک عاطفی خود در مورد نیازهای خود صحبت کنید و از او بخواهید که به آنها احترام بگذارد. باید به خودتان یادآوری کنید که شما سزاوار یک رابطه هستید که در آن احساس ارزشمندی و احترام داشته باشید.





